اگه فاصله افتاده
اگه من با خودم سردم
تو کاری با دلم کردی
که فکرشم نمی کردم
چه اسون دل بریدی از دلی که پای تو گیره
که از این بدترم باشی
واسه تو نفسش میره
نمی ترسم اگه گاهی دعامون
بی اثر میشه
همیشه لحظه اخر
خدا نزدیکتر میشه
تو رو دست خودش دادم
که از حالم خبر داره
که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمی داره
تو امید منی اما داری از دست من میری
با دستای خودت داری همه هستی مو میگیری
دعا کردم تو رو بازم با چشمی که نخوابیده
مگه میزاره دل تنگی
مگه گریه امون میده
مریضم کرده تنهایی ببین حالم پریشون
من اون قدر اشک میریزم
که برگردی
به این خونه
حسابش رفته از دستم شبایی را که بیدارم
شاید از گریه خوابم برد درارو باز میزارم
سلام نیلفر جان
خوبی؟
من خییییییییییییییلی این شعر رو دارم...
راستی مرسی که اومدی و پست معجزه رو خوندی
تا بعد خدانگهدار
سلام شکیبا جان مرسی که با من هم عقیده ای و این اهنگ رو دوست داری
مرسی بهم سر زدی بازم این جا بیا