خونه ی قطره ی کوچولو

خونه ای برای حرف های نگفته یه قطره کوچک

خونه ی قطره ی کوچولو

خونه ای برای حرف های نگفته یه قطره کوچک

دختر عمو م خوبه یا بده؟

دوستای گلم میخوام یه جریان  تعریف کنم امروز دختر عموم بهم زنگ زد و گفت: با دوستام دارم میرم تهران خرید میای بریم. من دوست داشتم برم اخه دختر عموم رو از عید ندیده بودم اون اخه تازه از شهرستان اومده مسافرت این جا به مامانم و بابام که گفتم گفتن نه میدونید دلیلشون چی بود چون اون دختر خلفی واسه خوانواده اش نیست خوشم نمیاد باهاش بری بیرون اخه چه دلیل مسخره ای میتونه باشه انگاری داره داستان فیلم فاصله ها دوباره تکرار میشه من شدم سعید و دختر عموم ساسان است نمیدونم به هر حال من یه بهانه الکی اوردم تازه دروغ گو هم شدم اونم گفت باشه بعد گفت پس بعد از ظهر قرار میزاریم همدیگرو یه جا می بینیم منم مجبور شدم بگم باشه ولی مامانم اینقدر دستور دادن که میرید پسر همراهش نباشه زود برگردی دیر نکنی جای خاصی نری اخه مگه بیچاره می خواد منو بکوشه تازه اگه میخواست این کارو بکنه من راضی بودم تازه من و اون بچه که بودیم خیلی با هم جور بودیم اما الان خانواده من زیاد خوششون نمیاد از این دخترعموم به هر حال بی خیال  اخه منم اثراری ندارم اخه دوستای بهتر از اون دارم

نظرات 7 + ارسال نظر
ali دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:10 ب.ظ http://www.alisafirzadeh.blogfa.com

باشه حتما میزارم ولی فکر منی کنی قدیمی شده.

اکبر دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:11 ب.ظ http://akisar.blogfa.com

سلام نیلوفر جان
اگه اخلاق دختر عموت مثه ساسانه که حقو میدم به مامان بابات.
اما اگه نه بازم حقو میدم به مامان بابات چون واقعا والدین یه چیزایی میدونند که ما نمیدونیم .
من خودم شرایط تو رو حتی سختتر از تو رو دارم اما هیچوقت به خودم اجازه دروغ گفتن نمیدم .
در هر صورت مواظب خودت باش .
مطمئن باش مامان بابات نگرانتن .
با پسر جماعتم دوستی نکن که همگی نامردن .

من از حرف اکبر واقعا خوشم اومد مثل یه ادم پخته برام نظر گذاشتی ممنون

سمیرا دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ب.ظ http://dewy-eyed.blogfa.com

سلام عزیزم ممنون از حضورت
کتاب عقاید یک دلقک درباره یه دلقکه که اعتقادات دینی و پایبندی دینی نداره اما زنش یه مسیحی متعصبه و چون ازدواج نکردن دلقک بیچاره رو ول میکنه به امان خدا و..بقیه اشو باید بخونی البته کتاب سنگینیه من تا حالا ۲بار خوندمش ولی خیلی سنگین بود!
راستی وب باحالی داری
اگه خونواده ات مخالفن بیخیال شو تو بدون دختر عموتم میتونی خوش باشی

سمیرا دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ب.ظ http://dewy-eyed.blogfa.com

راستی گلم (اصرار) با صاد هست نه ث!

komiser سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ http://WWW.ROMANIA.BLOGSKY.COM

نمیدونم والا
من که اصلا با دخترای فامیل جور نیستم
دوستام بیترن

من با حرفت موافقم

علی سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:04 ق.ظ http://www.Alisafirzadeh.blogfa.com

از نظراتت دستت درد نکنه.شعرت هم روی سایتم میزارم.
به خاطر تو هم یک داستان عاشقانه خوب هم می زارم

حمید سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ق.ظ http://naghdaili.blogfa.com

سمان این روز ها ابی است

شب ها مهتابی مهتابی است

دل من می ترسد از فردا

دل من میترسد از شب ها

دل من ساکت و بی ریا

دل تو صادق بی پناه

قلب من تک درخت تنها

قلب تو مانند یک دریا

من تو را می خوانم

تو مرا میبینی

من تو را می خواهم

تو مرا می خواهی؟؟

مرسی که از شعرم خوشت اومده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد