خونه ی قطره ی کوچولو

خونه ای برای حرف های نگفته یه قطره کوچک

خونه ی قطره ی کوچولو

خونه ای برای حرف های نگفته یه قطره کوچک

یادش بخیر

یادم میاد یه روز برفی که همه جا از سرما یخ زه بود من و اون با هم بودیم 

دست تو دست هم روی برفها لیز می خوردیم به این بر فها و به سرما می خندیدیم 

یاد اون روز ها گر چه کم اما دل نشین مثل این که یک کیک خامه ای بخوری خوشمزه است  

یاد اون  روزه برفی یاد اون سرمای زمستون یاد اون بخار شیشه یاد اون قهوه تلخ سرد شده 

یاد اون کوله پشتی قرمز و کت سورمه ای عینک مشکی  

یاد اون روز ها ی قشنگ فقط حیف که دیگه برنمیگرده و اکنون باید گفت حیف و صد حیف که زود گذشت کاش فقط یه لحظه برمی گشت 

کاش....

داستان دوم از کتاب مرگ وحشتناک پسرک صدفی

این دفعه هم یه داستان دیگه از کتاب تیم برتون گذاشتم 

به نظر خودم داستان جالبیه

ادامه مطلب ...

کتاب مرگ وحشتناک پسرک صدفی

چند روز پیش رفتم کتاب فروشی بهمن چند تا کتاب خریدم از بین کتاب ها چشمم افتاد به کتاب ((مرگ وحشتناک پسرک صدفی))  نوشته تیم برتون

با خودم گفتم این کارگردان بود فیلم هاش هم خوب بود مثل: ادوارد دست قیچی ... چارلی و کارخانه شکلات سازی ... عدد9...وووووکلی فیلم دیگه کتابش رو خریدم همش رو خوندم راجب بچه هایی که  مشکل دارن یا خودشون یا خانوادشون تو ادامه مطلب یکی از داستان ها را گذاشتم

اومید وارم خوشتون بیاد

ادامه مطلب ...

چند تا عکس از سفرم

نیلوفر عزیز خواسته بود چند تا عکس از سفرم  بزارم منم چند تا عکس با توضیح تو ادامه مطلب گذاشتم

ادامه مطلب ...

یکم از خاطرات سفر

هر کاری کردام نتونستم چیزی ننویسم از سفرم می نویسم 

 

ما از این سفر برگشتیم با کلی خاطره

اون جا با لیدر عزیزمان کلی دوست شدیم اسمش سعید بود سنش ۳۲ سال بود یعنی ۱۰ سال از ما بزرگتر اما دلی بس جوان داشت مجرد هم بود کلی هم در دیسکو رقصید (البته دیسکو ایرانی بود خارجی ما نرفتیم ایرانیش خیلی خوب بود همه ایرانی بودن خارجی نبود) 

توی هتل هم کلی شنا کردیم البته من هم شنا می کردام هم دید میزدم ببینم کی هست کی خوشگله؟ کی ایرانی؟ کی خارجی؟ کلا فوضول بودم اون جا 

 

یه روز رو این کشتی کوچولو ها بودیم رو دریا یک فازی میداد رو اب انگاری سواره گهواره بودی با لیدرمون و کلی ایرانی رو کشتی زدیمو رقصیدیم جای همگی خالی بود  

بعد از کشتی اومدیم پایین تا ۲ روز توهم اب داشتم حس خوبی بود  

 

 

اون جا تو اسخر از یه پسر خوشم اومد هی هم نگاه می کرد 

 پسر خواهرم رو فرستادم بره بپرسه کجایی 

 پرسید گفت: ترک 

 گفتم: اااااا چه شانس بدی کاش ایرانی بود از اون روز به بدم دیگه ندیدمش

 

کلا اون جا در افتابش سوختیم تا زغال بر گشتیم به ایران  

 

باز هم قابل ذکر است کلی خرید در انجا کردیم

 

در ان جا که بودیم یک خانواده ایرانی بودنند همه حجاب دار ولی مرداشون لخت تو اب بودن من که نفهمیدم این چه حجابیه این چه استخر اومدنیه این چه مسافرتیه 

در کل سوالی بود که همه خارجی ها هم نگاهشون می کردن  

 

ما اون جا اصلا به زهر ماری ها دست نزدیم اخه نمی شد خورد از بس بد مزه بودن ولی بعضی ها انگاری اب می خوردن

 

ولی وقتی داشتم بر میگشتم انگاری تراژدی غمناکی بود دوست داشتم می موندم  

 

اما برگشتیم  

 

 

اینم از خاطرات سفر

 

برگشتم

تو که چشمات خیلی قشنگه        رنگ چشمات خیلی عجیبه

تو که این همه نگاهت              واسه چشمام گرم و نجیبه

میدونستی که چشات شکل یه     نقاشی که تو بچگی میشه کشید

میدونستی یا نه                      میدونستی یا نه

میدونستی که توی چشمای تو      رنگین کمون رو میشه دید

میدونستی یا نه                      میدونستی یا نه

میدونستی که نموندی               دلم رو خیلی سوزوندی

چشاتو ازم گرفتی                   من رو تا گریه رسوندی

میدونستی که چشامی               همه ی ارزوهامی

میدونستی که همیشه                تو تمومه لحظه هامی

میدونستی که همه ارزو هامو      واسه چشم قشنگ تو پروندم رفتش

میدونستی یا نه                      میدونستی یا نه

میدونستی که جونیمو واسه         چشم عجیب تو سوزوندم  رفتش

میدونستی یا نه                      میدونستی یا نه

اهنگ مهرنوش

سلام  و  صد  سلام  به دوستای گلم من از سفرم بر گشتم با کلی خاطره و عکس و خرید جای همتون خالی بود خیلی بهم خوش گذشت دلم برای همتون تنگ شد

اون جا کلی دوست ایرانی و ترکی پیدا کردام هم دختر هم پسر خلاصه تا دلتون بخواد با همه رفیق شدام

خیلی اون جا غذا نوشه جان کردام کلی شنا کردام تازه شنا هم یاد گرفتم 

 اونم از نوع قورباغه  به کلی ادم هم گیر دادم که اهل کجای چند سالته اگه ایرانی بود که ولش نمی کردام اگه خارجی بود که بی خیالش می شدام

در کل بهم خوش گذشت............. 

اون جا تصمیم های که واسه زندگیم گرفته بودم رو فهمیدم باید محکمتر روشون باشم کلا اون جا یکم  نظرم را تغییرم داد که نظرم به زندگی عوض بشه البته نظرم خودش عوض بود ولی عوض تر شد

اون اهنگ بالا هم بی منظور گذاشتم چون هم از خوانندش خوشم اومد هم از متن اهنگش هم از صدای مهرنوش (خواننده اهنگ) از این به بعد تصمیم دارم که دیگه چرت و پرت زیاد ننویسم هر وقت حرفی واسه گفتن داشتم بیام و مطلب خوبی بود بزارم

دوستتون دارم بابت این نظرات زیباتون هم کلی سپاس گذارم